محمد بن ابراهیم، مکنی به ابوعمرو. وفاتش در 348 هجری قمری بزمان مطیع خلیفه. از سخنان اوست: هرکه سخن گوید از جایی که آنجا نرسیده باشد ف تنه مستمع باشد. (از تاریخ گزیده چ گراوری ص 781). بستانی آرد: از عابدان و زاهدان صوفی منش بود. شعرانی او را یاد کند و گوید، اوبمکه درآمد و در آنجا اقامت گزید و مورد توجه مردم مکه گردید. در اصل از مردم نیشابور بود. صحبت جنید، ثوری، ابوعثمان و خواص دریافت و نزدیک به 60 بار حج کرد. هرگاه با کنانی و اهتر جوری مجالست میکرد، در صدر حلقه جای داشت و چون سخن میگفت همگی تسلیم سخن و نظر او میشدند. زجاجی 40 سال در مکه بود و در این مدت هیچگاه در داخل حرم برای طهارت نمیرفت و همیشه برای قضاء حاجت به خارج حرم میرفت. فضائل او بیش از شمار بود و در 348 هجری قمری درگذشت. (از دائره المعارف بستانی). رجوع به الکنی و الالقاب، ریحانه الادب، طرائق الحقائق ج 2 ص 228، و ابوعمرو در این لغت نامه شود
محمد بن ابراهیم، مکنی به ابوعمرو. وفاتش در 348 هجری قمری بزمان مطیع خلیفه. از سخنان اوست: هرکه سخن گوید از جایی که آنجا نرسیده باشد ف تنه مستمع باشد. (از تاریخ گزیده چ گراوری ص 781). بستانی آرد: از عابدان و زاهدان صوفی منش بود. شعرانی او را یاد کند و گوید، اوبمکه درآمد و در آنجا اقامت گزید و مورد توجه مردم مکه گردید. در اصل از مردم نیشابور بود. صحبت جنید، ثوری، ابوعثمان و خواص دریافت و نزدیک به 60 بار حج کرد. هرگاه با کنانی و اهتر جوری مجالست میکرد، در صدر حلقه جای داشت و چون سخن میگفت همگی تسلیم سخن و نظر او میشدند. زجاجی 40 سال در مکه بود و در این مدت هیچگاه در داخل حرم برای طهارت نمیرفت و همیشه برای قضاء حاجت به خارج حرم میرفت. فضائل او بیش از شمار بود و در 348 هجری قمری درگذشت. (از دائره المعارف بستانی). رجوع به الکنی و الالقاب، ریحانه الادب، طرائق الحقائق ج 2 ص 228، و ابوعمرو در این لغت نامه شود
احمد بن حسین، مکنی به ابوبکر. از نحویان اواسط قرن چهارم هجری و همزمان المطیع ﷲ عباسی (334- 363هجری قمری) بود. (از ریحانه الادب از معجم الادبا ج 2 ص 236) (از قاموس الاعلام ترکی) عیسی بن یعقوب بن جابر، مکنی به ابوموسی. وی از مردم بغداد و نابینا بود. ازابومکنس بن دینار روایت دارد و ابوبکر احمد بن ابراهیم بن شاذان از او نقل حدیث کند. (از انساب سمعانی)
احمد بن حسین، مکنی به ابوبکر. از نحویان اواسط قرن چهارم هجری و همزمان المطیع ﷲ عباسی (334- 363هجری قمری) بود. (از ریحانه الادب از معجم الادبا ج 2 ص 236) (از قاموس الاعلام ترکی) عیسی بن یعقوب بن جابر، مکنی به ابوموسی. وی از مردم بغداد و نابینا بود. ازابومکنس بن دینار روایت دارد و ابوبکر احمد بن ابراهیم بن شاذان از او نقل حدیث کند. (از انساب سمعانی)
ابوالفرج محمد بن عبیدالله. مقامر وشطرنجی معروف که به تصحیف او را لیلاج نیز گویند. و او به شیراز نزد عضدالدوله بود و ابن ندیم گوید او رابدیدم و او به شیراز در سال سیصدوشصت و اندی درگذشت. و از کتب او کتاب منصوبات الشطرنج است و لجلاج در پاکبازی و قمار مثل است. (از الفهرست الندیم ص 222)
ابوالفرج محمد بن عبیدالله. مقامر وشطرنجی معروف که به تصحیف او را لیلاج نیز گویند. و او به شیراز نزد عضدالدوله بود و ابن ندیم گوید او رابدیدم و او به شیراز در سال سیصدوشصت و اندی درگذشت. و از کتب او کتاب منصوبات الشطرنج است و لجلاج در پاکبازی و قمار مثل است. (از الفهرست الندیم ص 222)